: خطر اصلی بیتوجهی به درمان افسردگی، خودکشی است بر این اساس برای درمان به موقع این بیماری باید علایم را جدی گرفت.
افسردگی یک بیماری است که باید برای درمان آن تلاش کرد.
افسردگی عمدتا در زنان شایعتر است. باید توجه داشت که افسردگی با یک احساس غمگینی موقت متفاوت است و برای جلوگیری از حاد شدن این بیماری باید به دنبال درمان آن بود.
کاهش تمایل به فعالیتهای تحصیلی و شغلی، ایجاد اختلال در روابط فردی و اجتماعی، علاقه فراوان به تنهایی و فاصله گرفتن از جمعیت، از دست دادن شوق و اشتیاق در امور، پناه بردن به سکوت و خودخوری و گاه واکنشهای تند و پرخاشگرانه از جمله این علائم است.
بیماری افسردگی دارای علائم روانی شامل غمگینی و بغض و همچنین علائم جسمی مانند احساس خستگی، بیتحرکی، ضعف، کم اشتهایی، اختلال در خواب، تپش قلب، سردردهای عصبی و لرزش اندام است. متاسفانه برخی از افراد نسبت به درمان بهنگام افسردگی بیتوجه هستند. در صورتی که حاد شدن این بیماری ممکن است عواقب ناخوشایندی در پی داشته باشد که گرایش به مصرف مواد مخدر، کاهش اعتماد به نفش در زندگی و حتی خودکشی بینجامد.
اطرافیان و خانواده فرد بیمار نقش مهمی در کاهش بیماری دارند. از این رو باید بدانیم که در هنگام بروز افسردگی، فرد افسرده را به حال خود رها نکنیم و نگذاریم این بیماری به دلیل احساس تنهایی، حادتر شود.
باید بدانیم که شعارها یا امیدهای واهی نقشی در بهبود سلامتی فرد ندارد، بلکه باید همراه بیمار بود و با تغییر در روش سبک زندگی فرد افسرده او را با دنیای جدیدتری از امید آشنا ساخت.
تقویت باورهای دینی، تغییر رفتار در خوابیدن و بیداری، تحول در تغذیه، تحرک، ورزش، مسافرتهای تفریحی و زیارتی و کاهش اظطراب از نکاتی است که افسردگی را کاهش میدهد و باید اطرافیان فرد بیمار او را در انجام این نکات یاری دهند.
فراموش نکنیم گاهی انتظارات و توقعات بیجای ما از عزیزانمان، آنها را ناامید و به سوی افسردگی سوق داده است. از این رو باید تلاش شود واقع بینانه به زندگی بنگریم و نگذاریم دوستان و اعضای خانواده در تنهایی و کلنجار رفتن با انتظارات بالای ما از زندگیشان افسرده شوند.