سوال – بالاخره در زندگی مشکلاتی پیش می آید و ما باید آنرا حل کنیم . آیا بنشینیم تا امام رضا (ع) و ائمه معصومین کارگردانی بکنند و مشکل را حل کند یا خودمان هم باید کاری بکنیم ؟
پاسخ - ما در زندگی نباید منتظره معجزه باشیم . در دانشگاه می گویم : حالا همه نامه به امام رضا (ع) ننویسید و بگویید که تو مشکل ما را حل کن . زندگی با اسباب است و این اسباب را هم خود ائمه سر راه ما میگذارند . گاهی به ما معجزه نشان می دهند که ما آنها را گم نکنیم . چون این قدر ما آنها را نمی بینیم که این جوری به ما نشان می دهند . آنها قرار است که مشکلات را با اسباب طبیعی درست کنند . پدری دکترها فرزندش را جواب کرده بودند . ظاهرا در سرش خون لخته شده بود . او بچه را پیش امام رضا (ع) می آورد و میگوید : یا این را خوب کن یا او را ببر ، من طاقت ندارم . این دختر را کنار گلدان های ضریح انداخته بود . خادم ها ، گل چهار گوشه ضریح را هر روز عوض می کنند . گلدان ها سنگین است و با وسیله ای گلدانها را بالا می برنند و یکی آنها را عوض می کند . گلدانی از دست خادم در می رود و به سر دختر می خورد . خون جاری میشود . او را به دارالشفا می برند و آن خادم که گلدان از دستش در رفته میگوید : ای امام رضا (ع) کمکم کن . فردا دختر شفا پیدا میکند زیرا گلدان به سر دختر می خورد و رگ بسته خون ریزی می کند و لخته خون باز میشود . اگر قرار باشد که اهل بیت کارگردانی کنند با اسباب طبیعی کارگردانی می کنند . ما آنها را در زندگی گم نکنیم . همیشه هم معجزه نخواهیم . آنها هر وقت صلاح بدانند با معجزه کار را راه می اندازند . زمان امام حسن عسگری (ع) چون مردم امامت را در زندگی شان کمرنگ کرده بود ، ایشان زیاد معجزه و کرامت نشان می دادند . اخبار غیب می گفتند و از وضعیت مردم می گفتند . مردم امام معصوم را در زندگی شان پاک کرده بودند . اگر من هم در زندگی امامت را پاک کنم به من تلنگر می زنند تا بیدار بشوم . آنها با اسباب عادی به زیبایی کارها را درست می کنند . ای کسی که بیمارت را نزد امام رضا (ع) آورده ای ، منتظر نباش که بیمارت را با معجزه خوب کنند . شاید هنگام بیرون آمدن خانمی یا آقایی به تو بگوید : فرزند من هم چنین بیماری داشت و پیش فلان دکتر بردم و خوب شد . این سبب را هم امام رضا (ع) جلوی پای تو گذاشته است . این را هم از امام رضا داری و از او تشکر کن .